چوب تکفیر در دستان سیاف

این روزها عادت شده است که بعضی ها به اسم مقدسات دین مبین اسلام برای خود نام و شهرتی پیدا کنند و متاسفانه دین را ابزاری برای رسیدن به خواسته های نفسانی خویش قرار داده و از نام مقدس دین نان و آب بخورند، از اعمال فداکارانۀ انسان های نیک سرشت و خوش فطرت استفاده […]

این روزها عادت شده است که بعضی ها به اسم مقدسات دین مبین اسلام برای خود نام و شهرتی پیدا کنند و متاسفانه دین را ابزاری برای رسیدن به خواسته های نفسانی خویش قرار داده و از نام مقدس دین نان و آب بخورند، از اعمال فداکارانۀ انسان های نیک سرشت و خوش فطرت استفاده کرده و قربانی ها و فداکاری های مخلصانۀ امت اسلامی را قید نام خود کرده و چنان وانمود کنند که گویی رنج و زحمت از مظلومان فداکار که جان های شیرین خود را در راه اهداف مقدس و مقاصد عالی و ارزشی قربانی کرده اند بوده و سخن زدن آسان و استفاده های تبلیغاتی، مادی و معنوی از کسانی است که جاه طلبانه همۀ مزایای جهادی را از آن خود پنداشته و خود را زعیم حرکت های خودجوش، ایمانی و مخلصانۀ ملت می دانند و تمام ارزشهای جهادی و فداکاری های امت مسلمه را اجازه دارند که با هر چیز بی ارزش به معاوضه و معامله بگیرند و در پهلوی کفار و زیر چتر استکبار دم از آزادی و حریت، استقلال و اسلامیت بزنند.

همینطور این روزها گویا از جهاد مقدس ملت مسلمان افغانستان در مقابل استکبار وقت شوروی سابق فقط مناسبت های تاریخی باقی مانده و یکعده که خود را تیکه دار جهاد و وارث خون شهدای ملت مظلوم افغانستان می پندارند می توانند با هر نام ونشانی با خون شهداء معامله کنند و به بهانۀ جهاد مخلصانۀ دیروزیان نام خودشان را بلند گرفته و همه افتخارات جهادی را در حزب و گروه خود منحصر بدانند و بدون آنکه متوجه گذشت زمان و موقعیت فعلی شان باشند می توانند بالای هر استیج فریاد جهاد سر داده و در حالیکه یکدست شان را در دست امریکا و قوای اشغالگر ائتلاف گذاشته اند با دست دیگر شان می توانند بر سرملت رنجدیدۀ افغان دست شفقت و محبت و دلسوزی بکشند؛ و از قوت های اشغالگر انتظار برآورده شدن خواسته های به اصطلاح جهادی خود را داشته باشند.

آری! سیاف و یکعده مجاهد نما که به مناسبت های تاریخی مثل 26 دلو سالروز فرار قشون سرخ شوروی را با انعقاد مجالس و محافل نمادین گرامی می دارند و شعار جهاد جهاد سر می دهند و از استقلال و آزادی وطن دم می زنند گویا فراموش کرده اند که اکنون شکم های خود را در کدام دسترخوان سیر می کنند، آب و خوراک شان از کجا تغذیه می شود و این مقام، منصب و چوکی که همینک بدان تکیه زده اند را مرهون چه کسانی می باشند، شکی نیست که همه می دانند دنیای امروزی که سیاف و امثال آن به اسم رهبران جهادی از آن برخوردارند همه و همه به طفیل امریکا است که آنها با وطن فروشی مجدد و خیانت به آرمان شهداء و انحراف از مسیر اصلی جهاد مقدس ضد شوروی، به این جایگاه و مرتبه های بی ارزش رسیده اند، و حالا هر زمانی که احساس خطر می کنند از صحنۀ سیاسی قدرت کنار گذاشته شوند فریاد بلند کرده و از جهاد و خون شهداء سخن می گویند و باز همینکه جیب های شان توسط خارجی ها پر از دالر و خواسته های مادی پرستانۀ شان توسط دشمنان سرسخت دین برآورده می شود چون شیطان اخرس از دیدن حقیقت، شنیدن صدای مظلومیت و گفتن کلمۀ حق، کر و کور و لال می شوند.

در جلسۀ روز یکشنبه (26 دلو 1393 هش) که به مناسبت خروج قشون سرخ شوروی توسط به اصطلاح رهبران جهادی در کابل تدویر شده بود یکی از نطاقان محفل سیاف بود که با سخنان تکراری و انحرافات همیشگی خود یکبار دیگر در توجیه اشغال امریکایی برآمد و با تحریف نصوص دینی به برحق بودن خود و گروهای همفکرش علیه مجاهدین جهاد مقدس فعلی لب به اعتراض و شکایت گشود و هر چه دلش خواست گفت، و با چوب تکفیر بسیاری را از دایره اسلام خارج دانست آن هم کسانی که خود سیاف سالیان دراز در کنارشان قرار داشته و همینک با امور کلیدی و مهم وطن سر و کار دارد؛ سیاف در ضمن بیاناتش چنین گفت: ” … اگر کسی مجاهدین (منظورش  مجاهدین دوران جهاد روس) را با مسلمان های غیر مجاهدین یکسان می دانند از این آیت قرآن منکر هستند به حکم همین آیت از دایره اسلام خارج استند، تجدید نظر بکنند…” اکنون بنا به تفسیر سیاف که خود را سردستۀ مجاهدین دیروز می داند بسیاری از کسانی که مجاهدین را با دیگران یکسان و یا دیگران را بر مجاهدین ترجیح می دهند  از دایرۀ اسلام خارج؛ یعنی کافر هستند!؟

جالب اینجاست که با این فتوای سیاف سرنوشت شرعی حکومت نام نهاد وحدت ملی که بیشتر در تشکیل کابینه به غیر مجاهدین سهم قدرت داده روشن می شود؛ آنگونه که دیده شد سران وحدت ملی نه اینکه مجاهدین (یعنی تیکه داران جهاد زمان اشغال روسها) را با غیر مجاهدین یکسان ندانسته بلکه در بسیاری جاها کمونیست ها را در معرفی به وزارت های کلیدی حکومت شان ترجیح هم داده اند؛ اگر آنها که مجاهدین را با غیر مجاهدین یکسان می دانند به فتوای سیاف از دایرۀ اسلام خارج می شوند پس حکم آنهایی که غیرمجاهدین را بر مجاهدین ترجیح داده چه می باشد؟؟؟

و از آنجا که گفته اند: “دروغگو را حافظه نباشد” سیاف در آخر جملۀ تکفیری خود می گوید: ” باید (آنان که مجاهدین را با غیر مجاهدین یکسان می دانند و از دایرۀ اسلام خارج گشته اند) تجدید نظر کنند” در حالیکه در کار دین نظر دادن نیست و کافر شدن تجدید نظر نمی خواهد بلکه تجدید ایمان می خواهد و معلوم شد که از نگاه جناب پروفیسر نام نهاد (سیاف) دین همانند یک نظر است که اگر کسی از آن خارج شد یعنی مرتد و بی دین شد نه با تجدید ایمان که با تجدید نظر می تواند دوباره به دین برگردد!!!

افسوس بر این شخص، که تا کجا به خاطر رسیدن به چوکی و قدرت، بالای ارزشهای دینی لگد می زند و تا کجا با آبروی دین و شریعت، جهاد مقدس ملت قهرمان افغانستان علیه روس ها، بازی می کند و چگونه احساسات ملیون ها مسلمان با غیرت و ورثۀ شهدای گلگون کفن جهاد علیه شوروی، که نه مثل سیاف بخاطر رسیدن به چوکی و منصب بلکه محض رضای الله جل جلاله، آزادی وطن از چنگ اشغالگران و نفاذ شریعت مقدس اسلامی جهاد کرده بودند را جریحه دار می سازد.

سیاف این روزها چوب تکفیر را محکم از هر کسی دیگر در دست گرفته و به وسیلۀ آن هر کس و هر چیزی که بر خلاف امیال و خواسته های وی و امثالش باشد می کوبد و بدون آنکه به فکر آخرت خودش باشد و بیشتر ازین از خذلان دنیا و آخرت، ترس و هراسی داشته باشد، بی باکانه و گستاخانه تر از هر زمانی دیگر به نفع دشمنان دین خدا و در راستای تحقق اهداف استعماری اشغالگران صلیبی و نوکران بی ارادۀ شان به اسم بی مسمای وحدت ملی، نصوص دینی را تحریف و با گمراه نمودن افکار عامه در جادۀ ناهموارشان تبلیغ می کند.

به امید رسوایی هرچه بیشتر دشمنان رسوا شده دین حق و پیروزی مجاهدین مخلص راه حق.

 ابو صهیب حقاني هراتی